پرچم سبز
روز جمعه همگی دور هم بودیم. که من و بابا باید می رفیتم مجلس ختم و تو رو هم با خودمون بردیم.هر چند هیچ بچه ای نبود ولی تو از جانب همه بچه ها شیطونی کردی .البته تقصیر خودت نبود عمه و دختر خاله و فامیلها همش صدات می کردن و می رفتی پیششون و خودتو براشون شیرین می کردی . سپیده هم که از صورتت گاز گرفت می گفتی نه گاز نه .بعد سرتو به سینه من می چسبوندی . بعد از مجلس ختم هم یه دسته عزاداری دیدیم و تو بابا رفتین وسط دسته و عزاداری می کردین (البته خیلی کم). تو دسته برات یه پرچم سبز داده بودن که وقتی رسیدیم خونه گرفته ب...
نویسنده :
مامان
12:00